قدرداني
دخملي خوشگل مامان ميخوام از كسايي بگم كه خيلي برات زحمت كشيدن. اوليش به قول خودش خاله ريزه ميزه كه از 6 ماهگي كه مامان مرخصيش تموم شد مواظبت بود. هرروز برات به به درست ميكرد، نازت ميكرد برات لالايي ميخوند مي خوابوندت، پوشكتو عوض ميكرد خلاصه صد برابر بهتر از مامان ترو خشكت ميكرد. تو هم خيلي بهش عادت كردي و دوسش داري تا خاله ريزه را ببيني ديگه مامان يادت ميره. حواست باشه بزرگ شدي براش هرجور تونستي جبران كني. خيلي قدر زحمتاشو بدون. اون موقع كه مامان دنبال كاراي انتقالي بود نزديك دو ماه گذاشتمت پيش خاله ريزه ميزه شبا هم بغلش مي خوابيدي. ماماني خيلي دلتنگت ميشد گلكم. شبا جاي تو را هم كنار خودم پهن ميكردم بال...